در این مقاله سعی داریم در مورد یک نژاد خاص از اسب به نام اسب های چاپار صحبت کنیم. لذا جهت اطلاعات بیشتر در مورد این نژاد، پیشنهاد میکنیم خواندن ادامه متن را از دست ندهید.
آنچه در ادامه میخوانید
چاپارخانه محل نگهداری اسب های چاپار
چاپارخانه از ساختمانهای مهم میان راهی بوده. عملکرد اصلی آن برای استراحت چاپارهای دولتی و تعویض اسبهای خسته با اسبهای تازهنفس بوده است و به خدمات پستی در زمان هخامنشیان اشاره دارد. چاپارها، نامه و دستورهای دولتی را از مرکز به ایالات و برعکس انتقال میدادند. این سیستم توسط کوروش بنیان نهاده شد و متعاقباً در زمان داریوش اول پادشاه مقتدر امپراطوری هخامنشی توسعه یافت. هر چاپارخانه یک ایستگاه بوده که عمدتاً در امتداد راه شاهی، یک بزرگراه باستانی با طول ۲۵۰۰ کیلومتر که از سارد به شوش کشیده بود. بسیاری از شهرهای اصلی امپراطوری را به هم وصل میکرد. در زمان داریوش جادههای بسیاری نوسازی شد و محلهایی به وجود آمد که یکی از آنها چاپارخانه بود. ازجمله چاپارخانههای بهجای مانده در مسیر کرمان-ری، چاپارخانه میبد است که هماکنون به موزه پست تبدیلشده است.
چاپارخانه میبد یکی از دیدنیها شهر میبد هست که نزدیک کاروانسرای میبد بناشده است. قدمت این چاپارخانه به زمان قاجار برمیگردد.
استفاده از اسب های چاپار برای ارسال نامه!
اصولاً اسب های چاپار از نژاد خوب و تازهنفس انتخاب میشدند. علت نگهداری اسب چاپار در چاپارخانه و اهمیت این محل این بوده که از اسب های چاپار بهعنوان پیک برای ارسال نامه و یا بستههای مهم استفاده میشده است. اصولاً چاپارخانه مثل قلعه ساخته میشد و دو برج هم داشته که برای نگهبانی استفاده میشده است. شکل چاپارخانه به این شکل هست که یک حیاط مرکزی در وسط ساخته میشد. در دیوارهایی که به سمت حیاط بود، سوراخهایی بهصورت آخور برای تعلیف اسب های چاپار تعبیهشده بود که مملو از کاه یا جو بود.
در قسمت جلوی این آخورها میلههای فلزی ضخیمی از سرآخور به زمین نصبشده بود. برای بستن افسار حیوانات به کار میرفت. در پشت این آخورها اتاقهایی طویل و تاریک قرار داشت که برای نگهداری علوفه یا استراحت زمستانی اسبها و گاه برای استراحت غلامهای پست مورداستفاده قرار میگرفت.
وسط حیاط چاپارخانه سکویی بهصورت بارانداز قرار داشت که مسافران بارهای خود را روی آن میانباشتند. در تابستان برای استراحت شبانه مسافران هم مورداستفاده قرار میگرفت. گاه در زیر این بارانداز آبانبار میساختند. درواقع این قدیمیترین شیوه پست در آن زمان بوده است.
تاریخچه احداث چاپارخانهها و پرورش اسب های چاپار
هرودت در سال ۴۴۰ قبل از میلاد مینویسد:
ایرانیان نخستین ملتی بودند که از حدود سه هزار سال پیش در زمان سلسله هخامنشی اقدام به تأسیس تشکیلات منظم پست با عنوان «چاپار» کردند.
ایرانیان این تشکیلات اداری را از روزگاران بسیار دور بنیانگذاری و سازماندهی کردند تا تمامی امور ارتباطی ایرانزمین از آن طریق انجام شود. درواقع در ایران باستان، چاپارخانهها مشهورترین و حساسترین تشکیلات اداری هخامنشیان بود که گروه چابکسواران آن با اسبهای تندرو و طی مسافتهای طولانی، ارتباط دائمی بین مرکز و ایالات را برقرار میکردند و در کوتاهترین زمان اخبار و گزارشهای واصله از گوشه و کنار ممالک را بهوسیله اسبهای تیزرو معروف به اسب چاپار به مرکز و بلعکس از مرکز به دورترین نقاط کشور میبردند.
داریوش هخامنشی برای اداره بهتر کشور و سهولت در امر نظارت بر قلمرو وسیع و پهناور ایران نظام ارتباطی را سامان بخشید. به دستور وی برای آگاهی و اطلاع از جدیدترین رخدادها در سراسر قلمرو خود، جادههایی ساخته شد که مهمترین آنها به «راه شاهی» معروف بود.
راه شاهی
سیستم پست شاهی دوران هخامنشی که نوعی متفاوت از ادارات آن روزگار بود مشخصاً برای انتقال پیام سازماندهی شده بود و نامهها را در خارج از مراکز شهرها مدیریت میکرده است. «راه شاهی» که ۲۴۰۰ کیلومتر مسافت داشت در هر ۲۴ کیلومتر یک چاپارخانه ساختند که طبق تجربه اسبسواران فاصلهای است که در یک روز یک اسب میتواند یکنفس بدود، با سنگهای مشخصی علامتگذاری شده بود که بعداً به معیار اندازهگیری نیز تبدیل شد چراکه فاصله سنگها مشخص بود و ابتدا پارهسنگ و بعد پرسنگ و بعد فرسنگ خوانده شد که معادل ۶/۷۲ کیلومتر است.
چارپارخانههای ایران وسیعترین شبکه ارتباطی دنیای کهن!
این سیستم آنقدر مورد استقبال بوده است که واژه مایل که واحد اندازهگیری غربی است نیز از واژه میلیاریوم لاتین گرفتهشده است و آن نیز خود از میل سنگ پارسی اقتباسشده است. این سیستم تا قبل از اختراع راهآهن نیز تقریباً با همان شیوه استفاده میشد و فقط بهجای چاپارخانه کاروانسرا و امثال آن ایجاد شد به فاصله هر ۲۴ کیلومتر چاپارخانهای ساختند که در این چاپارخانهها همیشه اسبهای تازهنفس آماده بودند. پیکهای دولتی با رسیدن به این چاپارخانهها اسبهای خود را عوض میکردند و با اسبی تازهنفس با سرعت به راه خود ادامه میدادند.
ایرانیان برای حفاظت از سم جانوران بارکش در جادههای سخت کفشکی اختراع کردند و آن را با مس، پوستین یا موی اسب میساختند تا اسبها بهسرعت و سلامت به مقصد برسند. انتقال پیام از یک ایستگاه به ایستگاه دیگر به همین صورت ادامه مییافت تا به مقصد میرسید. داریوش در مورد چابکسواران دولتی خود میگوید: «نه برف، نه باران، نه گرما و نه تاریکی شب نمیتواند پیکهای تندرو را از حرکت بازدارد.» امروزه این جمله در بالای سر در ساختمان اداره پست نیویورک به چشم میخورد. چاپارخانههای ایران تا مدتها یکی از وسیعترین شبکه ارتباطی دنیای کهن محسوب میشد.
گزنفون تأسیس چاپارخانهها را به کوروش بزرگ نسبت میدهد. به گفتهٔ او برای تعیین مسافت چاپارخانهها از یکدیگر مسافت طی شده توسط یک اسب در روز بدون آنکه خسته شود را محاسبه میکردند و آن را میزان قرار میدادند.
چاپارخانهها در قرون اولیه اسلامی
چاپار عنوان اصلی پیک دولتی در ایران از قرن هفتم تا سیزدهم بوده است. در قرون اولیه اسلامی و تا قبل از حکومت مغولان تشکیلات پستی برید خوانده میشد. برید در دوره مغولان و دولتهای ترک پس از آنها با عنوانهای یام، اولاغ و چاپار خوانده میشد.
برخی معتقدند دو کلمه خر و الاغ مترادف نیستند. خر، حیوان معروف، واژهٔ فارسی است؛ ولی الاغ در ترکی به معنای «چاپار» است و در متون قدیم فارسی نیز به همین معنی بهکاررفته است. امروزه در فارسی، هم در نوشتار و هم در گفتار، الاغ را به معنای «خر» به کار میبرند؛ ولی در نثر فصیح بهتر است از استعمال آن به این معنی پرهیز شود.
الاغ برگرفته از واژهٔ ترکیِ ulaγ به معنی اسب چاپار «اسب یدک» و «درازگوش، خر» است.
چاپار واژهای ترکی از ریشهی چاپ/چاپماق به معنای چهارنعل رفتن با اسب یا دوانیدن و بهسرعت راندن است و در اصطلاح به معنای پیک مقاصد و نامهبر هست.
وظایف اسب های چاپار در زمان غازان
به گزارش مارکوپولو تعداد یامها در دوره ایلخانان حدود ده هزار واحد پستی بود. فاصله آنها از یکدیگر حدود ۲۵ تا ۳۰ مایل بود. بنا بر قوانینی که در زمان غازان تدوین شد، هر چاپار موظف بود در یک شبانهروز سی فرسخ طی کند.
بنابراین، برای نمونه مسیر تبریز تا خراسان، چهار روز طول میکشید. در فاصله هر سی فرسخ، اسب چاپار دیگری ادامه مأموریت را بر عهده میگرفت. اسب های چاپار در دوره ایلخانان، حکمی با تمغای سبز همراه داشتند. اگر بهموقع به ایستگاه پست میرسیدند علامت Ө و اگر دیر میرسیدند علامت Ф روی آن حکم نقش میگردید.
در دوره تیموریان برای حفظ امنیت راهها تعمیر یا تجهیز یا ساختن یامخانههای جدید موردتوجه قرار گرفت.
در هر چاپارخانه بین صد تا دویست اسب وجود داشت. فقط مأموران دولتی و سفیرها حق استفاده از آنها را داشتند. مردم عادی حق استفاده خصوصی از این تشکیلات را نداشتند. شتاب چارپایان در رساندن اخبار به حدی بود که در بسیاری از مواقع موجب مرگ حیوان میشد. در زمان صفویان یامخانهها رو به ویرانی نهاد وجدی خود را به ساختمانهای جدیدی به نام چاپارخانهها دادند.
اسب چاپار در زمان ساسانیان
در دوران ساسانیان چاپارخانهها سازمانیافته شدند و به مأموران آن «دیوان بارث» یا «دیوان برید» گفته میشد. این تشکیلات پستی تنها امور دیوانی را انجام میداد و مردم عادی نیز حق استفاده از آن را نداشتهاند. به نوشته آرتور کریستینسن در کتاب ایران در زمان ساسانیان: در دوره ساسانیان تجارت خشکی در جادههای کاروانرو صورت میگرفت. شاهراه بزرگ کشور از تیسفون در کنار دجله که پایتخت بود شروع میشد و از حلوان و کنگاور به همدان میرسید.
در همدان راههای مختلفی منشعب میشد یکی به سمت جنوب که از خوزستان و فارس گذشته به خلیجفارس میپیوست. راه دیگری از همدان به ری میرفت و از آنجا کوهستان را بریده از گیلان به دریای مازندران منتهی میشد. از راه خراسان و دره کابل به هندوستان اتصال مییافت. همچنین راههایی هم از ترکستان بهسوی چین میرفت که محل عبور کاروانهای ابریشم بود.
ایرانیان ابریشم خام چین را از این راه به کشور خود وارد میکردند. پس از بافتن پارچههای ابریشمی زربفت آن را به سایر ممالک بهویژه کشورهای مغرب زمین و روم میفروختند.
ایستگاههای تعویض اسب یا همان چاپارخانهها در زمان ساسانیان مانند دوره هخامنشی در کلیه راههای کشور دایر بود. متناسب با اهمیت و موقعیت هر ایستگاه، در آن تعدادی اسب و پیک نامهبر وجود داشت.
چاپارخانههای ساسانی در مناطق کوهستانی از قاصد پیاده و در راههای دور و صحرا از شتر و اسب برای نامهها و احکام دولتی استفاده میکردند.
نکته
در ایران باستان چاپارها مأموران دولت بودند و چاپارخانهها نیز مکانی دولتی بود و بعدها نیز سیستم کاروانسرایی موظف بود به پیکهای دولتی خدمات بدهد. تا امروز نیز سیستم پست دولتی است، اما هزینه آن را ارسالکننده نامه باید پرداخت کند.
محل چاپارخانه
معمولاً محل چاپارخانهها در کنار جادهها و در ورودی یا خروجی شهرها و بهندرت داخل شهرهای بینراهی بود. فاصلهی چاپارخانهها نیز متغیر بود و معمولاً بین ۳ تا ۸ فرسخ بود.
سختی یا راحتی مسیر جاده باعث این تغییر فاصله میشد. درواقع هرچه جاده مستقیم و صافتر بود، فاصلهی چاپارخانهها از هم بیشتر بود. هر چه جاده صعبالعبورتر، کوهستانی و خراب بود، چاپارخانهها در فاصلههای کمتری از هم قرار داشتند.
چاپارخانهها را معمولاً مقابل یا در کنار کاروانسراهای قدیمی میساختند و بهندرت از قسمتی از کاروانسرا بهعنوان چاپارخانه استفاده میکردند.
آب موردنیاز چاپارخانهها از چشمه، چاه یا آبانبار تأمین میشد یا از نهری که از داخل چاپارخانه میگذشت. گاهی اوقات نیز کاروانسرای نزدیک چاپارخانه، آب موردنیاز آن را تأمین میکرد.
به دلیل نظافت و امکانات رفاهی بهتر در چاپارخانهها، اغلب اقشار مرفه، سیاحان و مأموران دولتی از آنها استفاده میکردند. اما در کاروانسراها، اقشار مختلف مردم در کنار هم اقامت میکردند.
وظایف نایب چاپارخانه و شاگرد چاپار
تأمین و آماده نگاهداشتن اسبهای سالم به تعداد کافی، استخدام شاگرد چاپار و غلام، نگهداری و تعمیرات ساختمان چاپارخانه، تهیه امکانات رفاهی برای چاپاران و مسافرانی که در چاپارخانه بیتوته میکردند.
حسابرسی هزینههای سالانه چاپارخانه و گزارش آن به مسئول آن خطِ چاپاری و درخواست تنخواه مالی و جنسی برای چاپارخانه، از وظایف نایب چاپارخانه بود.
وظیفه شاگرد چاپار، علاوه بر انجام دادن دستورهای نایب و کارهای چاپارخانه، آن بود که پس از رساندن مسافر به مقصد، از راه معین اسب را به چاپارخانه اولیه بازگرداند. حقوق غلام چاپار، غیر از انعامی که مسافران میدادند، دو تومان در ماه بود. نرخ مسافرت چاپاری برای مسافران از قرار هر فرسنگ برای هر اسب، دو قران بود که در مقصد پرداخت میشد.
حق تقدم چاپارها برای ادامه مسیر در راههای چاپاری بر دیگر مسافران، در دورههای مختلف از قوانین راههای چاپاری بود. حتی در مواردی که به علتی اسب چاپار در بین راه تلف میشد یا قدرت طی ادامه مسیر را نداشت، چاپار حق داشت اسب مسافران در راه را بگیرد و به سفر خود ادامه دهد.
نژاد معروف اسب های چاپار
اسب نژاد کرد یکی از نژادهای اسب مناسب برای اسب چاپار بوده است.
از وجوه اختصاصی اسب کردی میتوان به گردن، سینه بزرگ و قوی آن اشاره کرد. اسب کرد در پستیوبلندیهای مناطق کوهستانی به دلیل جثهای که دارد میتواند بهراحتی عبور کند. فاصله بین دستوپا کوتاه بوده، کپل قوی و پهن دارد. از اسب کرد بهعنوان اسب چاپار در مناطق کوهستانی استفاده میشده است.
اسب کاسپین یکی دیگر از نژادهای مناسب اسب چاپار است. درگذشته در گیلان شغلی به نام چهارپاداری مرسوم بود که چهارپاداران با تعدادی اسب کاسپین که در زبان محلی به آن گیله اسپ یا اسپ گیل میگویند.
آنها مسافرکشی و بارکشی میکردند و در بسیاری از اوقات نامه و مراسلات خصوصی را نیز به همراه میبردند. از این نژاد برای کشاورزی در مزارع و شالیزارها نیز کمک گرفته میشد.
اسب کاسپین قد کوتاهی دارد و برای سوارکاری در جنگل مناسب است. گفته میشود بنمایه تمام اسبها در دنیا این نژاد است. همچنین اسبی که با سنگوارهها بیشتر مطابقت دارد اسب کاسپین است.
اسب ترکمن هم از نژادهای مناسب برای اسب چاپار بوده است. اسب ترکمن یک اسب خالص ایرانی است که با ریتم خاص و پیوستهای حرکت میکند. سینه باز و فراخی دارد و بهترین اسب برای اصلاح نژاد ازنظر اندام و شکل ظاهر و رفع نواقص آناتومی بوده و برای سوارکاری طولانی مناسب است. به نظر میرسد اینگونه نژادها برای اسب چاپار مناسب بوده است.
کلام آخر
به پایان مقاله تاریخچهی معرفی اسب های چاپار رسیدیم. امیدواریم که لذت برده باشید.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد حیوانات میتوانید به سایت واسط پت مراجعه نمایید.
جهت خرید و فروش حیوانات خانگی مورد نظر خود میتوانید به سایت و یا اپلیکیشن واسط کالا مراجعه نمایید.